125 مورد از مفاسد آخر الزمان به روایت از امام صادق(علیه السلام)
مفاسدي كه در آستانه انقلاب حضرت مهدي (عليه السلام) فراگير مي شود، بسيار است.
امام صادق (عليه السلام) در روايتي، نوع مفاسدي كه در آخر الزمان رايج مي شود وبعضي
از آن ها جنبه اجتماعي و سياسي، و بعضي جنبه اخلاقي دارد را پيش بيني كرده است.
حضرت مي فرمايند:
1.آنگاه كه ديدي حق مرده و اهل حق از ميان رفتند.
2.ستم همه جا را فرا گرفته است.
3.قرآن فرسوده شده ، و بدعت هايي از روي هوا وهوس درمفاهيم آن آمده است.
4.دين بي محتوا شده، همانند ظرفي كه آن را واژگون مي سازند.
5.اهل باطل بر اهل حق بزرگي مي جويند.
6. آشكارا شراب بنوشند، و براي نو شيدن گرد هم آيند، كساني كه از خدا نمي ترسند.
7.فسق آشكار گرديده و مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا مي كنند.
8.شخص مومن ، سكوت اختيار كرده و سخنش را نمي پذيرند.
9.شخص فاسق دروغ مي گويد، و كسي دروغ و افترايش را بر او باز نمي گرداند.
10.بچه كوچك، مرد بزرگ را خوار مي شمارد.
11.پيوند خويشاوندي بريده مي شود.
12.هر كه را به كار بد بستايند، خوشحال مي گردد.
13.پسر بچه همان مي كند كه زن مي كند.
14.زنان با زنان تزويج مي نمايند.
15.مداحي و چاپلوسي فراوان شده است.{البته نه مداحي در سوگ ائمه -عليهم السلام-}
16.مرد، مال خود را در غير راه خدا خرج مي كند و كسي از او جلو گيري نمي كند.
17.چون شخص موءمني را ببيند از كوشش و تلاش او به خدا پناه برد.
18.همسايه، همسايه خود را اذيت مي كند و مانعي براي او در اين كار نباشد.
19. خانه كعبه تعطيل شده و دستور به ترك آن داده مي شود.
20.امر به معروف كننده خوار است.
21.فاسق در آنچه خدا دوست ندارد، نيرومند و ستوده است.
22.اهل قرآن و هر كه آنان را دوست دارد، خوار است.
23.راه خير بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است.
24. و ديدي كه شر آشكار است و از آن نهي نمي شود، و هر كه كار زشت انجام دهد معذورش مي دارند.
25. كافر خوشحال است، از آنچه در مومن مي بيند و شاد است از اين كه در روي زمين فساد و تباهي بيند.
26.مرد به زبان مي گويد، آنچه را كه عمل به آن نمي كند.
27.مردان خود را براي استفاده مردان فربه مي كنند و زنان براي زنان.
28.زندگي مرد از پس او اداره مي گردد وزندگي زن از فرج او.
29.زنان مانند مردان براي خود انجمن ها ترتيب مي دهند.
30.به مرد ها پول ميدهند كه با آنها يا با زنانشان عمل نامشروع انجام دهند.
31.شخص متمول از شخص با ايمان عزيزتر است.
32.ربا خواري آشكار است و ربا خوار مورد ملامت قرار نمي گيرد.
33.زن ها به عمل زنا افتخار مي كنند.
34.زن براي نكاح مردان با شوهر خود همكاري مي كند.
35.بيشتر مردم و بهترين خانه ها آن باشد كه به زنان در هرزگي شان كمك كند.
36.مومن به خاطر ايمانش غمناك و پست و خوار ميگردد.
37.بدعت و زنا آشكار مي گردد.
38.مردم به شهادت ناحق اعتماد مي كنند.
39.دستورات ديني طبق تمايلات اشخاص تفسير مي گردد.
40.حلال تحريم شود و حرام مجاز.
41.مردم چنان در ارتكاب گناه جري شده اند كه منتظر رسيدن شب نيستند.
42.مومن نمي تواند كار بد را نكوهش كند، جز با قلب.
43.مال كلان در راه غضب اللهي خرج مي شود.
44. زمامداران به كافران نزديك مي شوند و از نيكان دوري مي گزينند.
45.واليان در داوري رشوه مي گيرند.
46.پست هاي حساس دولتي به مزايده گذارده مي شود.
47.مردم با محارم خود نزديكي مي كنند.
48.به تهمت و سوء ظن مرد به قتل مي رسد.
49.مرد به مرد پيشنهاد عمل زشت مي كند و خود و اموالش را در اختيار او مي گذارد.
50.در ميان مردان كار هاي زنانگي آشكار گشته (و خود را مانند زنان زينت مي كنند، همان طور كه زن
براي جلب نظر شوهرش خود را آرايش مي كند).
51.مرد به خاطر آميزش با زنان مورد مورد سرزنش قرار مي گيرد(كه چرا با مردان آميزش نمي كند).
52.مرد از كسب زنش از هرزگي نان مي خورد و آن را ميداند و به آن تن مي دهد.
53.زن برمردخودمسلط مي شودوكاري راكه مردنمي خواهدانجام مي دهد،وبه شوهر خودخرجي ميدهد.
54.مرد، زن وكنيزش را(براي زنا)كرايه مي دهد و به خوراك و نوشيدني پستي تن در ميدهد.
55.زنان مسلمان خود را در اختيار كافران مي گذارند.
56.سوگند هاي به ناحق به نام خدا بسيار مي گردد.
57.قمار آشكار مي گردد.
58.شراب را بدون مانع علنا مي فروشند.
59.مردم شريف را خوار مي كند، كسي كه مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند.
60.نزديك ترين مردم به فرمانروايان كسي است كه به دشنام گويي ما خانواده ستايش شود.
61.هر كس ما را دوست دارد، دروغ گويش مي دانند و شهادت او را نمي پذيرند.
62.بر گفتن حرف زور و ناحق مردم با همديگر رقابت مي كنند.
63.شنيدن قرآن بر مردم سنگين وگران مي آيد و در عوض، شنيدن سخنان باطل بر مردم آسان است.
64.همسايه، همسايه را از ترس زبانش گرامي مي دارد.
65.حدود خدا تعطيل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل مي كنند.
66.مساجد طلا كاري مي شوند.
67.راستگوترين مردم پيش آنها، مفتريان دروغگو مي باشند.
68.شر و سخن چيني آشكار مي شود.
69.ستم كاري شيوع مي يابد.
70.غيبت را سخن نمكين مي شمارند و مردم همديگر را بدان مژده مي دهند.
71.براي غير خدا به حج و جهاد مي روند.
72.سلطان به خاطر كافر، مومن را خوار مي كند.
73.خرابي و ويراني بيش از عمراني و آبادي است.
74.زندگي مردم از كم فروشي اداره مي شود.
75. لهو و لعب آشكار مي گردد و كسي كه از كنار آن عبور مي كند از آن جلوگيري نمي كند(و كسي
جرات جلو گيري را ندارد).
76.خونريزي آسان مي شود.
77. آشوب بسيار مي شود.
78.نماز را سبك مي شمارند.
79. با حيوانات عمل زشت انجام مي دهند.
80. فقيه براي غير دين فقه مي آموزد و دنيا و رياست طلب مي كند.
81. مرد مال بسيار دارد، ولي از وقتي كه آن را پيدا كرده و زكات آن را نپرداخته است.
82.مرد روز خود را به نشئه(شراب) به شب مي برد و شب را به مستي صبح مي كند.
83. قبر مرده ها را مي شكافند و آنها را مي آزارند و كفن هايشان را مي فروشند.
84.حيوانات همديگر را مي درند.
85.مرد به مصلي مي رود، ولي چون بر مي گردد جامه در تن ندارد.
86.دل مردم سخت و چشمان شان خشك شده و ياد خدا بر آنان سنگين مي آيد.
87.كسب هاي حرام شيوع يافته و بر سر آن رقابت مي كنند.
88.نماز خوان براي ريا و خود نمايي نماز مي خواند.
89.مردم دور كسي را گرفته اند كه قدرت دارد.
90. مردم و انجمن ها پيروي نمي كنند مگر از توانگران.
91. مرده را به مسخره مي گيرند و كسي براي مرگ او غمگين نمي شود.
92. هر سال بدعت و شرارت بيشتر مي شود.
93.آلات لهو و لعب (حتي) در مكه و مدينه آشكار مي گردد.
94.مردم به همديگر نگاه مي كنند و به مردم بد كار اقتدا مي كنند.
95. به فقير چيزي مي دهند، در حالي كه به او مي خندند و براي غير خدا به او ترحم مي نمايند.
96.راه خير به كلي خالي است و كسي از آن راه نمي رود.
97. در مكه و مدينه كار هايي مي كنند كه خدا دوست ندارد و كسي هم نيست كه مانع شود و هيچ
كس آنها را از اين عمل زشت باز نمي دارد.
98. هر كس روزي حلال مي جويد ، مورد سرزنش قرار مي گيرد و جوينده حرام ، مورد ستايش و تعظيم
است .
99. مرد سخن حق مي گويد و امر به معروف و نهي از منكر مي كند؛ ديگران او را نصيحت مي كنند و مي
گويند: اين كار بر تو لازم نيست.
100. مرد براي غرض دنيايي رياست مي طلبد و خود را به بد زباني مشهور مي سازد تا از او بترسند وكار
ها را به او واگذار كنند.
101.نشانه هاي آسماني پديد مي آيد، ولي كسي از آن هراس ندارد.
102.مردم در حضور جمع، همانند بهائم مرتكب اعمال جنسي مي شوند و هيچكس از ترس، كار زشت را
انكار نمي كند.
103.مرد در غير طاعت خدا زياد خرج مي كند، ولي در مورد اطاعت خدا از كم هم دريغ مي ورزد.
104.آزار به پدر و مادر آشكار مي گردد و مقام آن هارا سبك مي شمارند و حال آن ها در پيش فرزند از
همه بد تر باشد، و از اين كه به آنها افترا زده شود، خوشحال مي شوند.
105.زنها بر حكومت غالب گشته و پست هاي حساس را قبضه مي كنند، و كاري پيش نميرود، جز آن چه
طبق دلخواه آنان باشد.
106.پسر به پدر خود افترا ميزند و به پدر و مادر خود نفرين مي كند و از مرگشان خوشحال مي شود.
107.اگر روزي بر مردي بگذرد كه در آن روز گناهي بزرگ مرتكب نشده باشد، مانند هرزگي يا كم فروشي
يا انجام كار حرام يا ميخوارگي، آن روز غمگين است و خيال مي كند كه روزش به هدر رفته و عمرش در
آن روز بي خود تلف شده است.
108.سلطان مواد غذايي را احتكار مي كند.
109.حق خويشاوندان پيامبر(خمس) به نا حق تقسيم مي شود و بدان قمار بازي مي كنند و ميخوارگي
مي نمايند.
110.با شراب مداوا مي كنند و بدان بهبودي مي جويند.
111.مردم در مورد ترك امر به معروف و نهي از منكر و بي عقيدگي يكسان مي شوند.
112.منافقان و اهل نفاق سر و صدايي دارند و اهل حق بي سر و صدا و خاموشند.
113.براي اذان گفتن و نماز خواندن مزد مي گيرند.
114.مسجد ها پر است از كساني كه ترس از خدا ندارند و براي غيبت و خوردن گوشت اهل حق به
مسجد مي آيند و در مساجد، از شراب مست كننده توصيف مي كنند.
115.شخص مست كه از خرد تهي گشته بر مردم پيش نمازي مي كند و به مستي او ايراد نمي گيرند و
چون مست گردد، گراميش مي دارند.
116.هر كه مال يتيمان را بخورد، شايستگي او را مي ستايند.
117.قضات به خلاف دستور خدا داوري مي كنند.
118.زمامداران از روي طمع خيانت كاران را امين خود مي سازند.
119.ميراث (يتيمان) را فرمانروايان به دست افراد بد كار و بي باك نسبت به خدا داده اند، از آنها حق و
حساب مي گيرند و جلوي آنها را رها مي سازند تا هرچه مي خواهند انجام دهند.
120.بر فراز منبرها مردم را به پرهيزكاري دستور مي دهند، ولي خود گوينده به آن دستور عمل نمي
كند.
121.وقت نماز را سبك مي شمارند.
122.صدقه به وساطت ديگران به اهل آن مي دهند و به خاطر رضاي خدا نمي دهند، بلكه از روي در
خواست مردم.
123.تمام هم و غم مردم شكم و عورت شان است.باكي ندارندكه چه بخورند و با چه آميزش كنند.
124.دنيا به آنها روي آورده است.
125.نشانه هاي حق مندرس گشته است.
امام صادق(عليه السلام) پس از پيش بيني اين حوادث خطاب به راوي فرمود:
در چنين موقعي مواظب خود باش.نجات خود را از خداوند بخواه (فرج نزديك است) و بدان كه مردم با اين
نافرماني ها مستحق عذابند.اگر عذاب بر آنها فرود آمد و تو در ميان آنها بودي، بايد به سوي رحمت حق
بشتابي تا از كيفري كه آنها به واسطه سرپيچي از فرمان خدا مي بينند، بيرون بياي. بدان كه خداوند
پاداش نيكوكاران را ضايع نمي گرداند.(و ان رحمة الله قريب من المحسنين)